محل تبلیغات شما

حالم که نمیپرسی از من زچه دلگیری

شاید زمن رسوا دلخور شدی و سیری

چون مرغ قفس تنها میخوانم و مینالم

ماندم که بیایی تو بر دست کمانگیری

از شومی تقدیرم چون لعبت دلگیرم

بر سینه تاریکم هردم بزنی تیری

آن رهگذر مغرور فارغ ز معایب بود؟؟؟

اورا به حرم خواندی بر من زده شمشیری

تو عاقل و فرزانه او آتش کاشانه

من کلبه ویرانه دیوانه زنجیری

دیوانه زنجیری.

هر چه گویی آن کنم......

معشوق ندانست که عاشق چه کشید....

تو آشیانه داری .......

زنجیری ,دیوانه ,ز ,معایب ,بود؟؟؟اورا ,فارغ ,دیوانه زنجیری ,زنجیری دیوانه ,معایب بود؟؟؟اورا ,ز معایب ,بود؟؟؟اورا به ,زنجیری دیوانه زنجیری ,دیوانه زنجیری دیوانه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رهایی اش